ختنه پسرمون
مــژده مــژده مــژده
سلام به تمامی دوستان خوبه نی نی وبلاگیم
از طرف همگی دوستان به خودم و همسرم تبریک میگم آخه دیروز محمد رو ختنه کردیم. از همگی به خاطر تبرکتون ممنونم
آره دیروز ساعت 13:30 من و مامان محمد به همراه خودش بعد از دعا کردن برای سلامتیش و دادن صدقه و هشت قطره استامینوفن راهی بیمارستان شدیم، اونجا بعد از پذیرش و سلام علیک کردن دکتر و همکارامون با ما (آخه من و مامان محمد اونجا کار میکنیم) ساعت 14:00 عمل رو شروع کردند، اول شروع کردن به زدن بی حسی ولی از اونجایی که وزن محمد کم بود(طبقه گفته دکتر 100/4 کیلو) دوز کمتری برای بی حسی استفاده کردند و همین موضوع باعث شد که عزیزدلمون بیشتر درد بکشه و حسابی گریه کنه، بعد از بی حسی هم گذاشتن رینگ و بستن نخ و باقی ماجرا.
ماهم بعد تشکر و دادن شیرینی راه افتادیم سمت خونه، البته شیرینی دوستان نی نی وبلاگی هم محفوظه
همونطور که گفتم محمد حسابی درد کشید و گریه کرد و این گریه ها توی راه تا یک ساعت بعد از رسیدن به خونه ادامه داشت، طفلکی بعد از این مدت یه ذره شیر خورد و خوابید، ولی چه خوابیچون بهش قطره استامینوفن داده بودیم درست از ساعت 15:00 تا ساعت 1:30 صبح خوابید.
و اینم عکسش بعد از عمل ختنه تو خونه موقع خواب